پناهگاه عاشق تنها

آه:چقدر سخت است

تنهایی.بی کسی... چگونه بخوابم؟ خوابم نمیبرد. 

چگونه بیدار شوم؟ میترسم! میترسم چشمانم 

را باز کنم و دوباره تو نباشی. رفتی و مرا تنها گذاشتی

تنهای تنها. امیدوارم اونکسی که دوسش داری و بخاطر

اون منو گذاشتی و رفتی هیچوقت تنهات نزاره...

بی انصاف! تو که رفتی لااقل به خوابم نیا

تحمل ندارم خیلی دوست داره نه؟ تو هم دوسش داری؟

بیشتر از من؟:(از وقتی رفتی خیلی تنها شدم:(

این بغض لعنتی تنهام نمیزاره کاش بودی

دلم گریه میخواد آغوش گرم تو می خواد منو ببخش

که شب ها یادتو میکنم امیدوارم خوشبختت کنه 

این و  بدون تاآخر عمر دوست دارم:((

                                                    (سعید.م)


نوشته شده در جمعه 11 بهمن 1392برچسب:خواب تلخ,ساعت 12:39 توسط سعید| |


Power By: LoxBlog.Com